ساریناسارینا، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 18 روز سن داره

عاشقانه هایم برای تو

......

به نام خدا سلام خاله جون خوبی خاله؟ دیروز گفتم که میخوایم بریم روستای تاریخی کنگ خیلی خوش گذشت شما هم تو چادر خواب بودی اینم چندتا از عکساش راستی جای بابات هم خیلی خالی بود اینم از ناهارمون: ...
10 فروردين 1392

روستای تاریخی کنگ

به نام خدا سلام سارینا جونم خوبی خاله؟ الان که دارم مینویسم ساعت 7:48صبح هستش همه هم خوابن البته فکرکنم مامانی بیدار باشن امروز 9فروردینه منم از دیشب شروع کردم به انجام دادن کارهای مدرسه ام تو این مدت هم که گذشته فقط خوردم و خوابیدم بیشتر کاراهامو کردم فقظ مونده دو تادرسی که بعد از عید امتحان دارم رو بخونم خاله جون واسم دعا کن که امتحانم رو خوب بدم و به همه کارهام برسم امروز هم اگه خدا بخواد با خونواده شیما جون میخوایم بریم روستای تاریخی کنگ روستای کنگ نزدیکای طرقبه س ماسوله کوچک ایرانه اینم چندتا از عکساش: ...
9 فروردين 1392

واکسن دو ماهگی

به نام خدا سلام عشق مامانی خوبی دخمل نازم دیروز با مامانی بردیمت واکسن دو ماهگی زدی دو تا واکسن زدی اینقده گریه کردی ظهر هم که با همدیگه تو اتاق خاله جون خوابیده بودیم هر 10دقیقه یکبار گریه میکردی اخه درد داشتی دیگه مامان جون اما امروز خداروشکر حالت بهتره ...
7 فروردين 1392

نوروز مبارک

به نام خدا سلام و صد سلام به همگی عیدتون مبارک امیدوارم سال خوبی داشته باشین دوستان   و سلام مامانی الهی فدات بشم عیدت مبارک بهشتم خوبی مامانی؟ اولین عید زندگیت بود کنار مامانی و بابایی  و خاله جون و دایی جون مهدی و دایی جون محمد و شیما جون و من و بابا خیلی خوب بود خاله جون کلی سفره هفت سین رو تزیین کرده بود دور همه جام ها روبان قرمز پیچیده بود یه گل خوشگل هم تو سفره گذاشته بود انواع شیرینی های خوشمزه و شکلات و آجیل خیلی خوب بود شما هم یکی از سین های هفت سینمون بودی سارینا خانوم سال که تحویل شد بابایی به هممون عیدی دادن عیدی شما رو هم داد...
1 فروردين 1392

عیدتون مبارک

به نام خدا فرا رسیدن نوروز باستانی یادآور شکوه ایران و یگانه یادگار جمشید جم برهمه ایرانیان پاک پندار ، راست گفتار و نیک کردار خجسته باد ...
1 فروردين 1392